ام البنین (علیها السلام) چشمه معرفت

بیان زندگینامه حضرت ام البنین به زبان همسرش امیرمؤمنان علی (علیه السلام).
امیرمؤمنان علی (علیه السلام)  در بیان سیره و زندگینامه همسرش بانو ام البنین (علیه السلام) می فرماید: زندگی ایشان برای خدا ودر راه خدا بود و برای رضای خدا از خودش هم گذشته بود، برای شناخت خدا فکر و احساس و تمام حرکات زندگی اش وقف امامت بود.
نام مقدس ایشان فاطمه بنت (حزام بن خالد بن ربیعة بن الوحید بن کعب بن عامر بن کلاب بن ربیعة بن عامر بن صعصعة بن معاویة بن هوازن) و کنیه ایشان ام البنین، مادر او ثمامه بنت (سهیل بن عامر بن مالک بن جعفر بن کلاب) می باشد.
روزی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به برادرش عقیل که با نسب عرب آگاه بود فرمود در بین قبایل عرب همسری برای من انتخاب کن که پدرش از قوی مردان عرب باشد تا بتواند برای من پسری شجاع بدنیا بیاورد، پس عقیل به حضرت امیر پیشنهاد کرد که با فاطمه حزام کلابیه ازدواج کن چون در بین عرب شجاع تر از پدر او نیست.
در کتب تاریخی ذکر شده ایشان قبل از سال 26 هجری به ازدواج امیرمؤمنان در آمده است چون میلاد حضرت عباس (علیه السلام) 26 هجری می باشد در این صورت عمر شریف ایشان وقت ولادت حضرت عباس بین (18-22) سال بوده است و به روایت دیگر در ایام واقعه کربلا سن شریف ایشان 55 سال بوده است.
وقتی خبر شهادت سیدالشهدا فرزند رسول خدا به ایشان رسید از گریه خاموش نشد و در مصیبت حضرت اباعبدالله الحسین بسیار گریست، بعد از واقعه عاشورا به قبرستان بقیع می رفت برای مظلومیت فرزن پیامبر خدا عزاداری می نمود وبرای سید الشهدا (علیه السلام) و چهار فرزند خود (حضرت عباس و جعفر و عثمان و عبدالله) صورت قبر تشکیل می داد و با در آغوش گرفتن نوه دلبندش (عبیدالله بن عباس) آنقدر اشک می ریخت و عزاداری می نمود که مردم مدینه با سوز دل ام البنین برای مظلومیت آنها اشک می ریختند، ام البنین برسر قبرهایی که تشکیل داده بود با گریه و زاری می گفت:

لا تدعونی ویک ام البنین          تذکرینی  بلیوث  العرین
کانوا بنون لی ادعی  بهم          والیوم اصبحت ولامن بنین
اربعة مثل  نسور الربی           قد واصلوا الموت بقطع الوتین

مرا دیگرمادر پسران نگویید که مرا بیاد شیران بیشه ام می اندازید
من پسرانی داشتم که به خاطر آنان مرا ام البنین می خواندن ولی اکنون دیگر پسر ندارم
چهار پسر که مانند عقابهای کوهسار بودند و با بریده شدن رگ حیات یکی پس از دیگری به مرگ پیوستند